توسعه صنایع استراتژیک و بخش معدن در اهداف و چشماندازهای بلندمدت کشور به عنوان یک هدف بزرگ مطرح شده است. در این رابطه، توسعه صنایع بزرگی مانند پتروشیمی، خودروسازی، لوازم خانگی، فولاد، آلومینیوم، مس و … در قالب سند چشمانداز ۱۴۰۴ کشور هدف قرار گرفت تا رتبه اقتصادی ایران در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا به رده نخست ارتقا یابد و در میان مدت، جزو ۱۰ قدرت برتر اقتصادی دنیا قرار بگیریم. در این زمینه هر یک از صنایع یاد شده به صورت کلی و جزئی به دنبال تدوین طرحها و اسنادی هستند که بتوانند در قالب آن تا افق یاد شده مسیر توسعه را بپیمایند.
طرح جامع فولاد با هدف دستیابی به جایگاه هفتم تولید فولاد در دنیا و ایجاد توازن در زنجیره این صنعت در سال ۱۳۹۲ و در ادامه سند چشمانداز اولیه تدوین شد. این طرح به این دلیل در آن زمان تدوین شد که عدم توازن فراوانی در زنجیره فولاد کشور وجود داشت. از یک سو، شاهد صادرات سنگآهن به میزان ۲۲ میلیون تن و از سوی دیگر، واردات گندله تا چهار میلیون تن و محصولات نهایی فولاد تا ۱۰ میلیون تن بودیم. این مسائل باعث شدند تا زنجیره صنعت فولاد کشور از پویایی خود خارج شود و ظرفیت خالی فراوانی در صنعت فولاد به وجود آید. صادرات سنگآهن نیز موجب شد در آن زمان، متولیان بخش معدن و تولیدکنندگان سنگآهن به دلیل سهولت صادرات به چین کمتر به دنبال اکتشافات تکمیلی باشند. ضمن اینکه تمامی واحدهای فرآوری، اعم از کنسانتره و گندله، بر مبنای سنگآهن مگنتیتی شکل گرفتند و سنگآهن هماتیتی در واحدهای فرآوری استفاده نمیشد. همچنین سنگآهن هماتیتی کمعیار نیز تنها به چین به عنوان بزرگترین واردکننده سنگآهن صادر میشد. به تدریج چین واردات سنگآهن با تناژ کم و عیار پایین کاهش داد و به سمت خرید سنگآهن با عیار بالا و تناژ بالا رفت. به این ترتیب بخش عمدهای از صادرات سنگآهن کشور ما حذف و تولیدکنندگان این ماده معدنی غیر فعال شدند. در همین زمان طرح جامع فولاد که به صورت سالانه بهروزرسانی میشد، خبر از کمبود احتمالی ذخایر سنگآهن در آینده نه چندان دور میداد.
گفته میشود مطابق آمارها، میزان ذخایر زمینشناسی سنگآهن حدود پنج میلیارد تن و ذخایر قطعی آن ۳٫۳ میلیارد تن است که تخمین زده میشود ۱۰ درصد آن به صورت هماتیتی باشد. استفاده از ذخایر مگنتیتی از یک سو و غفلت از ذخایر هماتیتی به تدریج زنگ خطر کمبود مواد اولیه را در صنعت فولاد کشور به صدا درآورد تا متولیان امر به تدریج به دنبال اکتشافات باشند اما این امر نیز به سادگی میسر نبود زیرا برخی از ذخایر بزرگ سنگآهن کشور همچون D19 در مناطق ممنوعه قرار داشتند و مجوز اکتشاف و استخراج از آنها داده نمیشد؛ بنابراین پتانسیلهای بزرگی بدون استفاده ماندند.
اکتشافات به دلیل دارا بودن چندین متولی مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت، ایمیدرو، شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی و سازمان انرژی اتمی هرگز مطابق با توسعه بخش فرآوری و ذوب پیش نرفت و به تدریج خوراک بسیاری از کارخانهها رو به کاهش گذاشت. به این مسائل باید حرکت تولیدکنندگان سنگآهن به سمت تولید فولاد را نیز اضافه کرد که به کمبود خوراک واحدهای فولادی دامن زد.
در این میان که همه دستاندرکاران صنعت فولاد از کمبود خوراک گلایه میکردند، معادن تعطیل شده سنگآهن هماتیتی نیز همچنان غیرفعال باقی ماندند. در حالی که کشورهای بزرگ معدنی همچون استرالیا، هند و برزیل طی سالهای اخیر تولید سنگآهن هماتیتی را به شدت افزایش دادهاند و با احداث واحدهای فرآوری، آنها را به سنگآهن پرعیار تبدیل میکنند. در کشور ما نیز به جز در تعداد انگشتشماری واحد فرآوری کوچک و بزرگ که بازیابی هماتیت را به صورت محدود انجام میدهند، از ذخایر هماتیتی استفاده نمیشود. حتی برخی واحدهای فولادی و معدنی حاضر به سرمایهگذاری و خرید معدن در استرالیا شدند تا بتوانند سنگآهن خود را تامین کنند. در حالی که شرایط کشور به گونهای است که امکان واردات بسیار پایین بوده و بنادر کشور ما ظرفیت پذیرش کشتیهای بزرگ استرالیایی با ظرفیت ۴۰۰ هزار تن را ندارند. علاوهبراین، با توجه به نزدیکی معادن سنگآهن حاجیگک افغانستان به مرزهای ایران، واردات سنگآهن از این کشور نیز مطرح شد اما به دلیل مسائل سیاسی و امنیتی استفاده از این معادن هنوز به نتیجه نرسیده است.
استفاده از ذخایر هماتیتی قطعا آینده مهمی را در صنعت فولاد کشور رقم میزند که لازمه این امر سرمایهگذاری در تکنولوژیهای نوین فرآوری سنگآهن به ویژه زمینه کنسانترهسازی است. برخی تولیدکنندگان اقدام به احداث واحدهای فرآوری این نوع سنگآهن و حتی بومیسازی آن کردهاند و با توجه به تجربیات قبلی میتوان واحدهای فرآوری سنگآهن هماتیتی را در مقیاس بزرگ احداث کرد. گفته میشود امسال تولید سنگ آهن به ۱۰۰ میلیون تن خواهد رسید که اغلب آن مگنتیتی است. اگر طبق ذخایر ۱۰ درصد تولید سنگآهن کشور هماتیتی شود، یعنی تولید این ماده خام معدنی به ۱۱۰ میلیون تن افزایش یابد، تولیدکنندگان فولاد دیگر مشکلی برای تامین خوراک نخواهند داشت.
منبع: وب سایت فلزات آنلاین – یادداشتی از سعید فتاحی منش
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.