موفقیت شغلی در یک اداره، شرکت یا سازمان تابع عوامل مختلفی از تلاش، استعداد، جایگاه سازمانی، شانس و اقبال، ارتباطات، سفارش دیگران و غیره است. وقتی شروع به نوشتن این مطلب می کردم، اول لیستی از عوامل موثر بر موفقیت شغلی را بر اساس نظر، دیدگاه، پژوهش و مطالعات صاحبان فکر و تحلیل این عرصه و همچنین تجارب شخصی آماده کردم. لیست بلند بالایی با بیش از ۴۰ اصل آماده شده بود. بنظر من هم هر یک از آن ها در موفقیت یک فرد در یک اداره یا سازمان موثر بوده و می توانند باشند، ولی نوشتن مطلبی با حدود ۴۰ اصل برای موفقیت شغلی یک ایراد بزرگی داشت و آن این بود که موفقیت شغلی را بسیار پیپچیده و پر از رمز و راز می کرد، در حالی که این طور نیست و هر کسی ممکن است حتی با اتکا به یک اصل، بتواند از نردبان موفقیت شغلی بالا برود.برای همین شروع به حذف یک به یک اصول کردم تا به اصولی برسم که کمتر راجع به آن ها صحبت شده است، نه به این علت که ناشناخته هستند و کمتر کسی از آن ها آگاهی دارد، بلکه به این علت که بدیهی هستند و به خاطر همین بدیهی بودن دست کم گرفته می شوند و کمتر مورد توجه قرار می گیرند. در این نوشته که در ۳ قسمت تقدیم می شود، ۱۶ اصل مهم ولی کمتر گفته شده برای موفقیت شغلی معرفی می شود. مطمئناً اصول موفقیت به همین ۱۶ اصل ختم نمی شود و هر کسی ممکن است یک اصلی برای موفقیت خود داشته باشد.
نویسنده مطلب: مهدی نقویان – وب سایت عصر مواد
۱- برای خود یک برند شخصی معتبر و متمایز بسازید
چیزی که می تواند شما را قدرتمند کند، نه توانمندی های شما، بلکه جایگاهی است که در اذهان مردم، از آنِ خود کرده اید. هرکسی، خواه ناخواه، دارای یک برند شخصی است. در واقع، هر کسی به یک چیزی شهره است. این شهرت، برند اوست. به عبارت دیگر، هر زمان که نسبت به یک شخص فکر می کنید، آن چیز برجسته ای که از خصلت ها، رفتارها، خلق و خو، توانمندی ها، دانش، مهارت، پوشش، ظاهر فیزیکی و یا سایر ویژگی های او به ذهنتان خطور می کند، برند شخصی اوست و آن شخص با آن برند شناخته شده و مورد قضاوت قرار می گیرد. برند شما به دیگران میگوید که چه انتظاری از رفتار و شخصیت شما داشته باشند. برند شخصی بازتاب دهنده ی چگونگی تفکر دیگران دربارهی شما و بیانگر تعریفی است که آن ها از شما دارند. برند سازی شخصی موفق، شامل مدیریت اثر بخش تفکر و نگاه دیگران درباره ی شما است. داشتن یک برند شخصی قدرتمند یک دارایی ارزشمند است که رفته رفته تبدیل به یک عنصر ضروری و کلیدی برای موفقیت فردی می شود. این همان استراتژی جایگاه سازی است که موفقیت افراد زیادی را تضمین کرده است. شما باید سعی کنید با آموزش و یادگیری، با تمرین و تلاش مستمر، با کسب و توسعه عادت های خوب و با انجام و پیگیری سایر فعالیت هایی لازم برای یک برند سازی شخصی مناسب، یک برند شخصی مثبت، معتبر، قدرتمند، اثرگذار و متمایز برای خود بسازید و آن را توسعه دهید. شما باید بتوانید برند شخصی خود و پیامی که منتقل میکند را تحت کنترل در آورید و بر برداشتی که دیگران از شما دارند اثر بگذارید. این کار به شما کمک میکند خود را به عنوان یک حرفهای ممتاز از دیگران متمایز کنید.
۲- متفاوت و متمایز عمل کنید
سعی کنید نسبت به سایر همکاران خود متفاوت و متمایز عمل کنید. در دنیایی که همه سعی میکنند شبیه به هم باشند جسارت کنید و متفاوت باشید. در زمانی که همه از هم تقلید میکنند جرات کنید و متمایز باشید. تلاش کنید متمایز بودن بخشی از برند شخصی شما باشد. خط فکری و ارزش های اخلاقی ثابتی داشته و به آن پایبند بمانید، یک اسلوب و متد کاری ثابت و منحصر به خود داشته باشید، مستقل بیندیشید و دنباله رو جمع نباشید، رفتارها و خصلت هایی ویژه ی خود نشان دهید، پیشنهادها و طرح های متفاوت و غافل گیر کننده ارائه دهید، ساختارها و عادت های کاری مرسوم ولی کم بازده را تغییر دهید و از شیوه ها و ابزارهای نو استفاده کنید. جایی که همه متوقف شده اند سعی کنید راهی برای پیش رفتن پیدا نمایید. از روتین شدن، تکرار پذیری و روزمرگی بپرهیزید. از اینکه مورد تمسخر دیگران قرار بگیرید نهراسید. البته فقط متفاوت و متمایز بودن کافی نیست، شما باید کاری کنید که اولاً این متفاوت و متمایز بودن به برند شخصی شما تبدیل شود و ارزشی برای شما بیافریند، ثانیاً وجوه تمایز شما به اطلاع مافوق های شما در سازمان خود و سایر سازمان ها برسد.
۳- از پیچیدگی و طرح های پیچیده فراری باشید
طرح ها و ایده های خود را بسیار ساده، بدیهی و همه فهم مطرح کنید و از پیچیده کردن آن ها بپرهیزید. طرح های پیچیده را به سادگی کنار بگذارید و از پیچیدگی فرار کنید. مغزتان را با چیزهای پیچیده درگیر نسازید. به دنبال طرح ها و ایده های ساده و ملموس باشید. هر آن چیزی که اثباتش مستلزم تجزیه و تحلیل های پیچیده باشد را فراموش کنید و از هر آن چیزی که در برداشت ذهنی دیگران نمی گنجد اجتناب کنید. به دنبال راهکارهای ساده باشید، راهکارهایی که از بس ساده اند، همه بگویند: “این که خیلی ساده بود، چرا به فکر خودم نرسید”. به یاد داشته باشید طرح های ساده و ملموس، قابلیت پذیرش بیشتری دارند و با راهکارهای ساده به سادگی قابل اجرا هستند. در حالی که طرح های پیچیده، در بطن خود آشفتگی، سردرگمی و گنگی به همراه دارند، ذهن ها را به سمت انتخاب راهکارهای پیچیده می برند، ابهام می آفریند، تصمیم گیری را سخت می کنند و در نهایت همه را گیچ و سردرگم می سازند. هنری دیتردینگ مدیر شرکت نفت رویال داچ می گوید: “هر زمان که با قضیه و یا مبحثی تجاری روبرو می شوم، بعد از تفکر و تعمق در آن، اگر نتوانم آن را ساده کنم، به حال خودش رها می کنم”. شاید از سادگی بترسید و نگران باشید که اگر طرح ها و ایده های خود را ساده کنید و ساده، کوتاه و واضح حرف بزنید یا بنویسید، دیگران فکر کنند که شما ساده لوح هستید، یا کودن و کم سواد هستید و یا قدرت درک و فهم پایینی دارید. همه این فکرها و تحقیرها ممکن است شما را به چالش بکشد ولی اجازه ندهید احساس احمق به نظر رسیدن و ساده لوح بودن شما را درگیر کند و از پا در بیاورد. به این فکر کنید که با ساده کردن یک مساله ی پیچیده، افراد را راحت می کنید تا بدون زیاد فکر کردن تصمیم بگیرند. نتیجه ی این ویژگی ساده و ملموس است: شما امکان پیشرفت بیشتری پیدا می کنید، چون طرح های بیشتری از شما پذیرفته و اجرایی می شود.
۴- در تله ی “طرح کامل” گرفتار نشوید
هرگز در تله ی “طرح کامل” گرفتار نشوید. اصرار بیجا نداشته باشید که بهترین و بی نقص ترین طرح را همان اول کار ارائه بدهید، بلکه سعی کنید طرح مناسبی را در اولین فرصت ارائه داده و بعد آن را تکمیل کنید. اگر کاری ارزش انجام شدن داشته باشد و شما صبر می کنید تا آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید، در حال طفره رفتن هستید و این خطر وجود دارد که هرگز آن را انجام ندهید. به همین دلیل هر چیزی که ارزش انجام شدن داشته باشد، ارزش بد انجام شدن را هم دارد. ساده ترین و دم دستی ترین مثال برای این موضوع، شماره ویرژن یا نسخه نرم افزار است. اگر میکروسافت همان اول کار می خواست سیستم عاملی در حد و اندازه ویندوز ۱۰ ارائه کند، شاید هیچ وقت این شانس را پیدا نمی کرد که اولین شرکتی باشد که با ارائه ویندوز ۱ در سال ۱۹۸۵ جایگزین سیستم های عامل قبلی شده و جهانی شود. اشخاصی که محدودیت های تله ی طرح کامل را می شناسند، این توانمندی را دارند که از قبول مسئولیت های بزرگ هراسی به دل راه ندهند و از انجام کارها و پروژه های بزرگ فرار نکنند. آن ها مسئولیت قبول می کنند و عهده دار کارهای بزرگ می شوند، چون می دانند که: اولاً اگر آن ها این مسئولیت را بر عهده نگیرند، کار بی صاحب نخواهد ماند، بلکه حتماً یک شخص دیگری، حتی ضعیف تر، مسئولیت آن را بر عهده خواهد گرفت. ثانیاً حتی اگر نتوانند کار اول را به صورت صد در صد کامل و بی نقص تحویل دهند، می توانند آن را مرحله به مرحله تکمیل کنند. آن ها همچنین می دانند که با تجاربی که از کار اول می آموزند، قادر خواهند بود طرح کامل تر، بی نقص تر و سریع تری در دفعات بعدی انجام دهند.
۵- در محیط کاری خود ارتباطات موثری برقرار کنید
۸۵ درصد از مشکلات زندگی شغلی و شخصی ما ناشی از ناتوانایی ما در ایجاد ارتباط موثر با افراد مهم دور و برمان است. اگر می خواهید انسان موفقی باشید و پله های ترقی را طی کنید، در محیط کاری خود ارتباطات موثری با افراد مهم و موثر سازمان برقرار کنید. تنها با کار زیاد و تلاش شبانه روزی، هدف های والا، برنامه ریزی مدون، انگیزه بالا، باور به خود، گفتن”بله من می توانم” و عمل به توصیه های این مشاور بزرگ و آن مشاور دانا نمی توان از نردبان موفقیت در یک سازمان بالا رفت. حقیقت غافلگیر کننده این است که موفقیت ابداً چیزی نیست که از درون شما سرچشمه بگیرد و شکوفا شود، تلاش به تنهایی چاره ساز نیست، واقعیت موجود آن است که موفقیت به واسطه دیگران نصیب شما می شود. موفقیت به این بستگی دارد که چطور به فرصت های غیر منتظره پاسخ می دهید. موفقیت یعنی اسبی برای سواری پیدا کنید. غرور بیجا را کنار بگذارید، دست از تعصب و یکدندگی بردارید، رییس و همکارانتان را به چشم دشمن و رقیب نبینید، سعی کنید افراد موثر سازمان خود را شناسایی کنید، به آن ها نزدیک شوید، طرح دوستی بریزید، دستشان را بگیرید، کمک کنید و در مواقع لزوم کمک بگیرید و البته غیر اخلاقی هم رفتار نکنید، انتظارات یک سویه نداشته باشید و تنها به فکر سواری گرفتن نباشید.
مطالب مرتبط:
چگونه در شغل خود موفق باشیم؟ ۱۶ اصل کمتر گفته شده برای موفقیت شغلی – قسمت دوم
چگونه در شغل خود موفق باشیم؟ ۱۶ اصل کمتر گفته شده برای موفقیت شغلی – قسمت سوم
با ناتمام گذاشتن یک کار، ذهنتان را درگیر نگه ندارید! – آشنایی با اثر زیگارنیک
۵ عادت طلایی برای موفقیت در سال جدید
۱۰ درسی که از یک میلیاردر آموختم
اگر تاکنون کتاب “پدر پول دار پدر بی پول” را نخوانده اید، خلاصه آن را در ۸ جمله بدانید
۱۰ درس مدیریتی که از شما کارآفرینی خارقالعاده میسازد
۷ کتابی که صاحبان و مدیران کسب و کارها حتماً باید بخوانند
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.